سرای نگارین

دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران، شاعر آیینی و مدرّس دانشگاه

سرای نگارین

دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران، شاعر آیینی و مدرّس دانشگاه

سرای نگارین

hadidehghanian4@gmail.com

اتَزْعَمُ انَّکَ جِرْمٌ‏ صَغْیِرٌ
وَفیْکَ انْطَوىَ الْعالَمُ الْاکْبَر

****

(ای انسان!)
آیا خود را
جرمی کوچک می‌پنداری؟
حال آن‌که
جهان بزرگ‌تری
در تو نهاده شده است.


*حضرت امیر(ع)*

آخرین نظرات

سبکشناسی اشعار دکتر خانلری

جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۰۳ ب.ظ


سبک شناسی


 اشعار دکتر پرویز ناتل خانلری

پژوهش: هادی دهقانیان نصرآبادی

زندگیـــنامه:

دکتر پرویز ناتل خانلری{نوریِ مازندرانی}(1369 ــ 1292) شاعر، سیاست‌مدار، نویسنده و زبان‌شناس معاصر است. خانلری در خرداد 1332 نخستین شماره از مجله ادبی اثرگذار «سخن» را منتشر کرد. انتشار این نشریه-با همکاری دکتر ذبیح اللهِ صفا-تا سال 1357 تداوم داشت. تأسیس بنیاد فرهنگ ایران در سال 1344، مهم‌ترین خدمت خانلری به فرهنگ و هنر ایرانی بود. این بنیاد در مدت فعالیت خود بیش از 300 کتاب منتشر کرد و در این راه همچنین تعدادی از نسخه‌های خطی نیز احیا شد. خانلری همچنین مدتی نیز سمت مدیرکلیِ سازمان پیکار با بیسوادی را برعهده داشت. «تاریخ زبان فارسی» در پنج جلد، «فرهنگ تاریخی زبان فارسی»{که متاسّفانه فقط 1جلد آن را چاپ و جلد 2 آن را حروف چینی کرد، و ادامه کار بوسیله دکتر تقی پورنامداریان در حال صورت گرفتن است.}، «روان‌شناسی و تطبیق آن با اصول پرورش»، «تحقیق انتقادی در عروض و قافیه{پایان نامه دکتری:1322}و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی»، «شهر سمک: یادداشت‌هایی درباره سمک عیار»، «زبان‌شناسی و زبان فارسی»، «مجموعه مقالات شعر و هنر»، «وزن شعر فارسی» و «چند نکته در تصحیح دیوان حافظ» از جمله تالیفات منتشر شده ناتل خانلری است. از جمله مهم‌ترین ترجمه‌های ناتل خانلری نیز می‌توان این موارد را برشمرد: «دختر سروان» الکساندر پوشکین، «شاهکارهای هنر ایران» آرتور اپهام پوپ، «مخارج الحروف» ابن‌سینا، متن کهن «تریستان و ایزولد» و «چند نامه به شاعری جوان» راینر ماریا ریلکه. خانلری؛ پس از 77 سال زندگانیِ پربار در اوّل اردیبهشت 1369 خورشیدی درگذشت. خانلری-به نقل از کتاب «احوال و آثار دکتر پرویز ناتل خانری» نوشته منصور رستگار فسایی(ص86-84)-دارای ده ویژگی برجسته و مهم بوده است، که این صفات او را در میان بزرگان معاصر خویش شاخص کرده بود: 1-جامع الاطراف و دارای تمامی کمالات اساسی در نثر و نظم و دستور و عروض و دیگر علوم ادبی بود.2-در شعر و ادب از همه لحاظ پیشگام بود.3-در نثر فارسی معاصر بی نظیر بود، بطوری که او را «سلطان نثر معاصر فارسی» خوانده اند.4-آشنایی کامل با زبان انگلیسی و فرانسه و ادبیات معاصر جهان و تبحّر در ترجمه.{خانلری دانشجوی دکتری ادبیات فرانسه در دانشگاه سوربن بود، ولی قبل از ارائه پایان نامه به پیشنهاد استادانِ مقیم به تهران آمد.(رستگار فسائی:ص36)}.5-درایت و لیاقت خاص در ایجاد فضاهای ادبی و فرهنگی و بکارگیری و پرورش استعدادها.6-خِبره بودن در تاسیس و براه اندازی موسسات جدید و تحول در آموزش و پرورش{به روایت اسناد دوران وزارت و مدیریتی اش}.7-اهتمام و علاقه زیاد به کشف و احیاء مکتوبات ادبی و تشویق پژوهشگران به تفحّص و تصحیح آنها.8-بدلیل نفوذ بالای سیاسی و اجتماعی خویش اعتباراتی برای تاسیس مراکز فرهنگی و آموزشی و اعزام دانشجویان بدست آورد.9-تخصّص و تبحر بسزا در ایجاد گروه های علمی و تحقیقیِ مهمّ و کارامد. و 10-شاگردپروری و پرورش شاگردانی که درآینده هرکدام پایه های ادب و فرهنگ ایران را ساختند، و نیز اعطای خاضعانه مسئولیت هایِ پژوهشی براساس شایستگی ها.

****

قالــــب هایِ شـعری

{به نقل از «گزیده اشعار پرویز ناتل خانلری» (نشر مروارید:1394) و «ماه درمُرداب» (نشر مُعین:1370)}

****

1-ترانه ها و شعرِ نو: نغمه بادِ سحر /یغمای شب/این راز شب/ظهر/روزهای مرده/صبح/بُت پرست/مه برآمد /تشنة سرود /داستان شب/نوروز/راز نیمشب/نامه ای به تهران/که زیان بُرد؟/خانه متروک/شتاب/آرزوی وطن(به شیوه تاگور)/گربه هوس/در کرانه/داستان شب/آفرینش(ترجمه از مانوی)/روزگار دیگر-من دیگر/خاموش و سرد/زمستان/با تو.../ای مژده، ای نوید/شمع وجود/آهن وَرز/مروارید ماه/شب در هواپیما/بوسه عید/جای خالی.

دکتر شفیعی کدکنی در مقدّمه خود بر کتاب« گزیده اشعار پرویز ناتل خانلری»(ص8) نوشته اند: «خانلری در میان شاعران صد سال اخیر ایران، با کمترین حجمِ شعر، بیشتـرین پایگاه شعری را به دست آورده است. وقتی به مجموعه ی کوچک «ماه در مُرداب» که تقریباً حاوی تمامیِ شعرهای اوست نگاه می افکنیم تعجب می کنیم که شاعری که در همة مباحث جدّی تاریخِ شعر معاصر، یکی از چهره های مورد بحث اسـت، مجموعة میراث شعری او به صد صفحه هم نمی رسد. از آنجا که «صفحه» تعریفعلمی و دقیقی ندارد اجازه بدهید بگویم، به ششصد بیت(= هزار و دویست سطر( هم نمی رسد. از قدما فقط باباطاهر و خیـّام را داریم که در چنین حجمِ کمی صدرنشـینِ تاریخ شعر هزار و دویست سالة ما شده اند و در متأخّران، و به ویژه در صـد سـال اخیر، این خانلری است که با چنین حجم بسیار محدودی از شعر، تا بدین حد مـورد توجه و بحث قرار گرفته است. خانلری را در کنار نیما و گلچین گیلانی باید از نخستین شاعرانی به شـمار آورد، که مفهوم تجدد در شعر را عملاً ادراک کردند و برای به سامان رساندن آن کوشـیدند ...حق این است که خانلری با نمونه هایی از شعر نو، که از 1316شعرِ (ماه در مرداب) و حتّی پیش از آن در1312 (شعر ستارة صبح)عرضه کـرد و نیمـا، در ارزش احساسـات آن شعر را در میان تجربه های نو معاصران، دلچسب و حساس خواند، یکی از پیشاهنگان این تحول بوده است و در سالهای بعد از شهریور 1320با انتشار نمونه هـای معتـدلی از شعرِ غناییِ نو، ذهنها را با ضرورت تجدد در شعر آشنا کرد و حق ایـن اسـت که جمعی از جوانان مایه ورِ آن سالها از طریق خانلری به ضرورت تجدد در شعر فارسی پی بردند و حق این است که آثار آن روز تولّلی و نادرپور و سایه و مشیری و جمع کثیری از جوانانِ نوجوی آن سالها، بیش از آنکه متأثر از نیمـا یوشـیج، باشد متأثر از نمونه های شعریِ خانلری و آراء انتقادی او بوده است.». نمونه شعر:

 

«هر سال، آن پیر سالخورده چو از راه می‌رسید

همراه با نشاط و طرب بود

بر لب ترانه‌های عجب داشت...

امسال، پیر نوروز آمد ز ره دژم

با خاطری پریشان، با بار درد و غم

دیو سیاه بر سر راهش نشسته بود

ره راه به هرچه شادی و مهر است بسته بود

ای کودک عزیز! زنهار لب دگر به شکر خنده وامکن

دیو سیاه دشمن شادی و خرمی است

بدخواه و کینه توز با نسل آدمی است

خون می‌چکد ز پنجه مردم شکار او

اما صبور باش کاین دیو رفتنی است».

(صفحه 61: گزیده اشعار پرویز ناتل خانلری)

 

2- شعرهای کلاسیک: عُقاب(به صادق هدایت)/فردوسی/شیوهِ ناز/ناگفته ها /آشنای من/سَرگذشت/ستارة صبح /مَلال(به مسعود فرزاد)/یاد و آرزو/تنها/ماه در مرداب/آهنگ سفر(به همسر).

اشعار عُقاب، فردوسی و ماه در مرداب{که موجب نام گذاری نخستین مجموعه اشعار بدین نام شده است.} او بیشتر مورد توجّه و تحلیل قرار گرفته است. «عقاب» مشهورترین منظومه خانلری می باشد، که در 24مرداد1321 سروده شده است، و شاعر این اثر خود را به دوست دیرینش «صادق هدایت» (هادی صداقت) تقدیم کرده است. این اثر نخست رباعی بود، و بعدها در قالب مثنوی تکمیل شد. این شعر بصورت ناباورانه ای-در آن زمان-مورد توجّه قرار گرفت، بگونه ای که اهالی ادب این اثر خانلری را از شاخصه های کارنامه ادبی ایشان دانسته اند. جالب است که این اثر توسط یک شاعر معاصر خانلری به عربی نیز ترجمه شده است. شعر «بازگشت عقاب» (آشتی) نیز پاسخ منظوم دکتر فخرالدین مزارعی به شعر عقاب خانلری می باشد، که مزارعی با تضمین بیت نخست این مثنوی-بروش اقتفا-شعر این استاد گرانمایه را پاسخ گفته است. نمونه شعر:


«آب آرام و آسمان آرام

دل زغم فارغ و روان پدرام

سایۀ بید بن فتاده در آب

زلف ساقی در آبگینۀ جام

ای خوشا عاشقی بدین هنگام

سایۀ بید بن فتاده در آب

بر سر موج سیمگون مهتاب

مرغ شبخوان ز دور در آواز

ماه چون دلبری فکنده حجاب

تن سیمین بشوید اندر آب

مرغ شبخوان ز دور در آواز

در دل از بانگش اندُهی دلساز

خاطر از یاد یار مالامال

دل پُر از آرزوی دور و دراز

مرغ اندیشه مانده از پرواز...

آسمان چون پرند مینا رنگ

آب چون آبگینه ای بی رنگ

 کرجی بان مکن شتاب به راه

...مکن آرام او به خیره تباه

دل دل آبدان ملرزان ماه

دل بی تاب تازه رفته به خواب

گرد کافور بیخته مهتاب

آب آرام و آسمان آرام

ماه خوش خفته در بن مرداب

روی دلدار بیند اندر خواب...».

(صفحات81-78: ماه در مرداب)

 

3- غزل ها: دمی گه گذشت/جانان می رود/مهتابِ پاییز/گرم و شورانگیز/بازگشت/نغمه گمشده/بازگشت.

دکتر شفیعی کدکنی در کتاب «ادوار شعر فارسی» (ص135-133) در مورد شعر خانلری نوشته است: «دکتر خانلری، کار شاعری خود را با قصیده و غزل آغاز کرده بود. ...بیشتر اینها شعرهایی بودند در حوزه وصف طبیعت و مسائل غنایی...او تا آخرین سالهایی که شعرش را عرضه می کرد، همچنان جانب اعتدال و "رعایت موازین قدیم" را چه در زبان و چه در شکل شعر و موسیقی آن از دست نداد.». نیز شفیعی کدکنی در مقدمه خود بر «گزیده اشعار پرویز ناتل  خانلری» (ص8) می نویسد: «...از مشروطیت تا سقوط سلطنت اگر «چهل غزل سَرا» از معاصران انتخاب کنیم، مسلماً خانلری یکی از آن «چهل تن غزل سَرا» نخواهد بود، ولی اگر بخـواهیم بـه تاریخ نوآوری در غزل بپردازیم، بدون هیچ تردیدی خانلری «نیمایِ غزل» است؛ زیرا او تنها کسی است که در سالهای قبل از شهریور 1320 عالمـاً و عامـداً در مبانیِ غزل فارسی تجدید نظر کرده و تأثیر اقدامات او را، در این زمینه، بعدها در غزل های نو فریدون تولّلی در سالهای سرودن مجموعة «رها» و بعضی نوپردازان دیگر می توان دید.». نمونه شعر:

 

«هر چه با خود داشتم از من گریزان می رود

راحت دل می رود، دل می رود، جان میرود

بامدادان خوشدلی یار سفر بربست و رفت

اینک امید از پی اش زار و پریشان می رود

بام و روزن نیز گویی پر گرفت از شوق راه

کوی و برزن می خزد بر خاک و بی جان می رود

باد را اینک سرود از دور می آید به گوش

زار می خواند به ره کاین می رود آن می رود

می روم کز همدمی یابم نشان وز ماتمم

سایه پیشاپیش من افتان و خیزان می رود

هر چه گرد خویش می بینم وفاداری نماند

ای شب غم پایدار اکنون که جانان می رود.».

(صفحه107: ماه در مرداب)

 

4- ترجمه ها: موشّحِ تاجیکی/پروانه/ماتم خزان /مویِ سپید/نهالِ کاج/شب/تنهایی/مُژده/مَی خواری در گُلزار/هایی کایی/شعر/خوابِ خزان/شکوهِ دلدار/پُلِ  میرابو/آفرینش.

شاید بعضی ترجمه های خانلری را جزو اشعارش ندانند، ولی چون وی به بازنویسی و بازآفرینی بعضی از این ترجمه ها پرداخته است، توضیح این نکته مهمّ خواهد بود. دکتر خانلری از نوجوانی و دوران تحصیل در مدرسه سن لویی با فرانسه آشنایی پیدا کرد و به ترجمه متون فرانسه به فارسی پرداخت. وی از سال 1310تا 1313-مجموعاً-دوازده داستان، چهار کتاب و دو مقاله را ترجمه کرد، چنانکه بعضی شعر عقاب وی را ترجمه ای آزاد از داستانی فرانسوی دانسته اند. این درحالی است که خانلری این حجم از ترجمه را-که چندان کم هم نبودند-فقط از سنّ 18 تا 21 سالگی ترجمه کرده است. دشواری کار خانلری، چنانکه خود نیز اشاره کرده است{در کتاب «هفتاد سخن» جلد 2، صص318و359} به چندشاخگی ترجمه ها (شعر، داستان، کتاب، مقاله) بوده است، که هرکدام تخصّص و ادبیاتِ مربوط به خود را می خواهد. وجه تمایز ترجمه های شعری خانلری از دیگر معاصرانش این بود، که وی شعرهایی را که از زبان های انگلیسی، فرانسوی، مانوی و... ترجمه می کرد، چونان شعرِ نیمایی آهنگین، و در بعضی موارد مقفّا می کرد. نمونه شعر (ترجمه):

 

«بزرگ است، آری، بزرگ آن خدای

که این آسمان آفرید/زمین و زمان آفرید

دلِ شادمان آفرید

به شش روز، یا هفت، کم یا فزون

سراسر جهان را آفرید

پس آنگه بفرسود و آسود خُفت...

 شتابنده اهریمن کینه خواه/بیامد ز راه

همه آسمان را سیاهی گرفت

جهان را تباهی گرفت

از آن پس دل شادمانی نبود

خدا خفته بود.»

(صفحه160-159: ماه در مرداب)

5- اخوانیّات: نامه های منظوم به نیما یوشیج و اخوان ثالث.

خانلری در کتاب «ماه در مرداب» (ص185) در مورد نامه های ردّ و بدل شده بین خود و نیما می نویسد: "نامه نویسی میان من و مرحوم نیما از سال 1308 تا 1312 دوام داشت...نیما آنگاه در آستارا به سرمی برد. پس از چندی قصیده مفصلی بر همان اسلوب شعر من یعنی به اقتضای قصیده مسعود سعد برای من فرستاد.» مطلع شعر خانری عبارتست از:

 

ای یارِ عزیزِ برتر از جانم

استادِ سخنورِ سخن دانم

 

نیما نیز در پاسخ به شعر نسبتا طولانی خانلری، قطعه ای120بیتی-بروش اقتفا-با مطلع زیر بتاریخ 29اسفند1310 سرود:

 

ای دور ز دیده من ای «ناتل»!

باید که به وجد، خطِّ تو خوانم

 

اخوان ثالث نیز در نامه ای منظوم بتاریخ 23/11/1358 با مفهوم:

 

...چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

گذشتِ چرخ کند، بازهم گذارِ دگر

 

خانلری را مورد خطاب قرار داد، و خانلری دقیقاً دو روز بعد بتاریخ 25/11/1358 پاسخ او را-بروش اقتفا-با مطلعِ زیر داد.

 

عزیز من! زِ تُواَم این پیامِ دلداری

دهد نوید، که آید بهار بارِ دگر

***

منابع و مآخذ:

 

1-    احوال و آثار دکتر پرویز ناتل خانلری-دکتر منصور رستگار فسایی-نشر طرح نو-چاپ اوّل-1379.

2-    خانلری و نقد ادبی-دکتر ایرج پارسی نژاد-نشر سخن-چاپ اوّل-1387.

3-    ماه در مرداب (مجموعه شعر)-دکتر پرویز ناتل خانلری-نشر مُعین-چاپ دوّم-1370.

4-    گزیده اشعار پرویز ناتل خانلری-ترانه ناتل خانلری-نشر مُروارید-چاپ اوّل-1394.

5-    ادوار شعر فارسی (از مشروطیت تا سقوط سلطنت)-دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی-نشر سخن-چاپ اوّل-1390.

6-    هفتاد سخن (شعر و هنر) 4جلد-دکتر پرویز ناتل خانلری-نشر توس-چاپ دوّم-1377.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۷
هادی دهقانیان نصرآبادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی