سرای نگارین

دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران، شاعر آیینی و مدرّس دانشگاه

سرای نگارین

دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران، شاعر آیینی و مدرّس دانشگاه

سرای نگارین

hadidehghanian4@gmail.com

اتَزْعَمُ انَّکَ جِرْمٌ‏ صَغْیِرٌ
وَفیْکَ انْطَوىَ الْعالَمُ الْاکْبَر

****

(ای انسان!)
آیا خود را
جرمی کوچک می‌پنداری؟
حال آن‌که
جهان بزرگ‌تری
در تو نهاده شده است.


*حضرت امیر(ع)*

آخرین نظرات

"پیامبر(ص)" از زبان «پیامبر»

پنجشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۳۸ ق.ظ

بررسی و تحلیل کتاب "پیامبر (ص)"
از : مرحوم زین العابدین رهنما

پژوهش: هادی دهقانیان نصرآبادی-1392

زین‏العابدین رهنما، فرزند شیخ‏العراقین مازندرانى، در رشته‏هاى علوم ادبى، فلسفى و اصول فقه اسلامى تحصیل نمود. خدمت مطبوعاتى خود را قبل از سال 1299 آغاز کرد و در این مدت مدیر و سردبیر روزنامه‏ى «ایران»، مجله‏ى «راهنما»، و روزنامه‏ى «راهنما» بود. چندین دوره به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد. در دوره‏ى رضا شاه مدتى خانه نشین و بعدا به خارج از کشور تبعید گردید. پس از حوادث شهریور 1320 به ایران بازگشت. در تهران مى‏زیست، تا به سفارت ایران در فرانسه و سپس به سفارت سوریه در لبنان انتخاب گردید. وى همچنین مدتى وزیر کشور و مدتى نیز معاون نخست وزیر بود. به فرانسوى و انگلیسى و عربى و ترکى آشنا بود و به دریافت نشان درجه اول «همایون» نایل آمد. به آمریکا و کشورهاى اروپایى و آفریقایى و آسیایى سفر کرد و از تألیفات وى مى‏توان از کتاب‏هاى پیامبر (داستان تاریخى- مذهبى، 1316، خلاصه‏اى از این کتاب به زبان فرانسوى ترجمه شده است)؛ امام حسین؛ داستان اجتماعى ژاله؛ ترجمه و تفسیر قرآن (چهار جلد)؛ ترجمه‏ى حقوق در اسلام (تألیف دکتر مجید خدورى) و ترجمه‏ى قانون در خاورمیانه نام برد.

آثار و تالیفات

  • 1 – پیامبر(ص) – 3 مجلّد / کاملترین ، بهترین و زیباترین رمان تاریخی ایران

  • 2- زندگانی امام حسین(ع) – 2 مجلّد

  • 3- ترجمه و تفسیر قرآن کریم – 4 مجلّد / ترجمه مصحف شریف، برترین ترجمه ارائه شده از قرآن می باشد،که طبق آراء اساتید ادب، این ترجمه از نظر انشاء و نگارش و رعایت دستور زبان فــارسی،  و چنیش کلمات، بهترین نمونه است .

تحلیل داستانی

  1. پیرنگ :(pey-rang)  طرح، چهارچوب، و نظم و ترتیب منطقی حوادث در اثر ادبی یا هنری مانند داستان، نمایشنامه، و شعر. ممکن است علاوه‌بر پیرنگ اصلی، یک یا چند پیرنگ فرعی نیز وجود داشته‌باشد. به عبارت دیگر، «پیرنگ، نقشه، طرح یا الگوی حوادث در داستان است» . شرح فشرده و مُنجر وقایعی که برای اشخاص داستان اتفاق می‌افتد. حلقه‌های پیوستهِ رشته حوادثی است که نویسنده انتخاب می‌کند و به یاری آن خواننده را به جایی که مدنظرش است هدایت می‌کند. پیرنگ چون و چرایی حوادث را در داستان نشان می‌دهد. پلات (PLOT) دیگر نام این عنصر است . در این کتاب از حوادث قبل از تولد حضرت محمد(ص) تا روز بعثت، و تمامی عواملی که از دور و نزدیک در نشو و نمای او تاثیر داشته { از الهاماتی که او از جامع گرفته و یا وحی هایی که از طرف خداوند به قلبش رسیده، از لطمات معنوی که در یتیمی و مرگ مادر و پدربزرگ دیده، از زندگی خصوصی او و ریاضت هایی که برای رشد نبوغ خویشتن داشته، از عروسیش با خدیجه و از گفتار و رفتارهایش با مردم، از عقایدی که در دوران قبل از بعثت در مکّه دیده می شده است، از آمد و شدهای اسرار انگیزش با یک کوه و اقامت او در آنجا، همگی با جزئیات کامل– البته به قدر امکان – و به همان صورت که بوده است} ، از صحیح ترین و معتبرترین مدارک و کتابهای تاریخی عرب ثبت شده است . (فرهنگ اصطلاحات ادبی، سیما داد، انتشارات مروارید، چاپ پنجم، تهران ۱۳۹۰)

     

  2. شروع : اولین جمله کتاب این چنین است : «جشن ساسانی در بارگاه انوشروان در طاق کسری جانب شرقی تسپون برگزار می گردد ...» . اما اگر اصل ماجرا را می خواهیم باید، با گذر از پرده های دوگانه (ایران و روم زمان محمّد) در جلد اول و فصول بعدی، فصل چهاردهم {از همین جلد} را به عنوان شروع داستان به حساب آورد، که با عنوان «پیدا شدن نوری که هنوز تابان است» اینگون ادامه می یابد : «تنها دلخوشی آمنه پس از مرگ عبدالله فرزندی بود که گاهی حرکت او را در خود احساس می کرد. مثل جوجه نُک می زد، مانند بزرگ در می کوبید! این جنبش، آمنه را دلشاد داشته بود، لبخند می زد و منتظرش     می شد» ...  .

     

  3. ناپایداری (گره افکنی) : در اصطلاح ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی، خلق حوادث و موانع موقعیت‌های دشوار برای گسترش پیرنگ داستان یا نمایشنامه است که باعث کشمکش می‌گردد و سرانجام به گره گشایی می‌انجامد.  در فصل 23 این کتاب که هدف درخواست اعزام محمد(ص) به همراه کاروان تجارتی خدیجه(س) بشام می باشد، حدود 5 صفحه از این فصل را به جایگاه خدیجه در بین زنان عرب و نمونه هایی از برخورد او با فقراء وستم دیدگان و موقعیت اجتماعی و اقتصادی او پرداخته است . برای نمونه، بند یک از این فصل : «معاصرانِ خدیجه(س) سیده قریش به او می گفتند، دسته ی دیگری او را ام المومنین می خواندند. ولی او نام دیگری داشت که وجدان عالی بشریت در مقابل آن خم می شد : مادر یتیم ها» ، که در نهایت به این جمله که «آن روز، وقتی که ابوطالب از منزل خدیجه(س) خارج شد مسرّتی در قیافه او دیده می شد و این جمله اخرین خدیجه در خاطرش نقش بسته بود : امین با همین کاروان برود.» .

     

  4. کشمکش : مقابله دو نیرو یا شخصیت است که پایه و اساس حوادث را می ریزد . به عبارت دیگر، «کشمکش تقابل و درگیری موضعی یا همه جانبه نیروهای متّضادِ درونی است.». در «پیامبر» کشمکش ها بیشتر عاطفی و اخلاقی می باشد ، و بعید به نظر می رسد که ذهن و جسم درگیر این مسایل گردد . آن است که شخصیت با اصول یا یکی از اصول اخلاقی حاکم بر اجتماع سر ستیز داشته باشد . مثلاً : رفتارهای محمد نسبت به سران قریش . در بعضی موارد کشمکش عاطفی ست، و نویسنده با خود سر جنگ دارد . ماند فصول پاپانی از جلد سوم که نویسنده با خود سر ستیز پیدا می کند، و اعتقادات خود را نسبت به هم چیز تغییر می دهد .

 

  • 5- هول و ولا (تعلیق) : با گسترش پی رنگ و افزایش کمّی و کیفی پرسش ها، کنجکاوی خواننده بیشتر می گردد، و شور و اشتیاق او برای دنبال کردن ماجرا بیشتر می گردد . تعلیق کیفیتی در داستان است که باعث می‌شود خوانندگان در طول خواندن داستان بپرسند:«قرار است چه اتفاقی بیافتد؟» یا «در ‌‌نهایت چه می‌شود؟». این سوالات مخاطبان را مجبور می‌کند که به خواندن ادامه دهند. تعلیق زمانی اوج می‌گیرد که کنجکاوی خواننده با نگرانی درباره سرنوشت شخصیت اصلی و دوست داشتنی داستان ترکیب ‌شود. مثلاً : اگر خواننده قطاری را در داستان ببیند که با سرعت به طرف دره ای می رود و پل روی دره خراب شده است، تمام اطلاعات را دارد اما نمی تواند برای قطار کاری انجام دهد و در واقع نمی داند قطار به موقع خواهد ایستاد یا سقوط خواهد کرد، این، حس تعلیق است . با توجه به «پاریسی بودن قلمِ» رهنما، و تقلید وی از سبک اروپایی، هول ولا در این اثر، مجموعِ دو راه یا دو عملِ نامطلوب می باشد، که انتخاب یکی از این دو، توجّه خواننده را بیشتر به خود جلب می کند . ناگفته نماند، اغلب شاهکار های داستانی جهان، بدین منوال عمل کرده اند . برای نمونه، قسمتی از داستان قصد کشتن محمد(ص) در بستر توسط کفّار، که خواننده را منتظر نگه   می دارد، تا با شوق بیشتری ادامه داستان را بخواند، و بداند شخص اوّل کشته خواهد شد یا نه، که بعداً متوجّه می گردد شخص دیگری به نام علی بن ابی طالب(ع) {عموزاده محمد(ص)} قصد فدا کردن جان خود را دارد .

 

  • 6- بحران : لحظه ایست که نیروهای متقابل برای آخرین بار باهم تلاقی می کنند، و عمل داستانی را به نقطه اوج می کشانند، و موجب دگرگونی زندگی شخصیّت یا شخصیّت های داستان می شوند، و تغییری در مسیر اصلی داستان به وجود می آورند . که پیامبر با پایان یافتن 3 سال دعوت خویشاوندی و مخفیانه، در حالی که 47 سورهِ کوچک قرآن در این مدّت نازل شده بودف جبرئیل به پیامبر گفت : «آنچه به تو امر شده است، آشکار کن» ... (قرآن-سوره 15، آیه 94) / نمونه متن : «آنچه به تو امر شده است، آشکار کن و از مشرکین رو بگردان، ما در مقابل استهزا کنندگان تو را حفظ خواهیم کرد، آنان که با خدای یگانه، خدای دیگری قایل می شوند به زودی به خطای خود آگاه می شوند ...» .

     

     

  • 7- بزنگاه (نقطه اوج) : لحظه ایست در داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و داستان منظوم که در آن بحران به نهایت رویارویی و تعارضِ خود برسد و به گره گشاییِ داستان بینجامد . پس؛ نقطه اوج نهایت بحران است . در حالی که عدّه ای از بت پرستانِ مکّه رو به روی بت های خویش افتاده بودند و نیازهای خود را خواستار می شدند، «محمد(ص) با گفتن بسم الله الرحمن الرحیم وارد کعبه شد ... و با صدای بلند گفت : چرا به بت های بیجان سجده می کنید و از آنها نیازهای خود را می خواهید ... این را گفت و بیرون آمد ...

     

     

  • 8- گره گشایی : پیامد وضعیت و موقعیت پیچیده یا «نتیجه نهایی رشته حوادث» است، و نتیجه گشودن رازها و معمّاها و برطرف شدن سوء تفاهمات و پایان انتظارها در گره گشایی سرنوشت شخصیت یا شخصیت های داستان تعیین می شود، وآن ها به وضعیت و موقعیت خود آگاهی پیدا می کنند، خواه به نفعشان ، خواه به ضررشان باشد . پس از اعتراض محمد(ص) به بت پرستی، سران قریش برآشفته شدند و نزد ابوطالب رفته از او شکایت کردند، و گفتند : «اگر جلوی او را نگیری، ما کارش را یکسره می کنیم» . و در نهایت گره گشایی داستان چنین خواهد بود : «ابوطالب جواب های نرم و ملایمی به آنها داد و آبی به آتش آنها فروریخت .

     

    عناصر ساختمان داستان

     

  • 1- موضوع : شامل مجموعه پدیده ها و حادثه هایی است که داستان را می آفریند، و درونمایه آن را تصویر می کند، به عبارت دیگر «موضوع، قلمرویی است که در آن خلاقیت می تواند درونمایه خود را به نمایش گذارد.». زندگانی پیامبر اکرم(ص) بالتّبع موضوعات فروان و گوناگونی را فرا می گیرید، اما دعوت به خدا پرستی، و مبارزه حق علیه باطل ، از مهمترین ها هستند .

     

  • 2- درونمایه (مضمون) : «درونمایه جوهر اصلی اثر ادبی است»، که فکر مرکزی و و حاکم بر داستان را در بر می گیرد .

  • شکل گیری و رشد (نموّ) حسّ غلبه حق علیه باطل در درون پیامبر(ص)، که نتیجه ی آن پایه گذاری کاملترین دین در تمامی ادوار زمان می باشد . دلاوری بی نظیر، تقوایی بی همتا، ایمان و اعتمادی نمونه، همراه با پاکیزگی قلب و فکر خیره کننده {که همه جزو امور فوق العاده است} که همه کس نمی تواند واجد آن باشد .

     

  • 3- شخصیّت و شخصیت پردازی : شخصیت بازیگر داستان است و در اثر روایتی یا نمایشی، فردی است که کیفیّت روانی و اخلاقی او، در عمل او و آنچه می گوید و می کند، وجود داشته است . شخصیت پردازی ها از طریق رفتار افراد موجو در داستان صورت می گیرد ، پس «کُنشی» است .

    شخصیت اصلی : محمد(ص)، که دارای شخصیّت «همه جانبه» می باشد .

    شخصیت های فرعی : سه گروه می باشند .

    الف- پیروان وجانبداران : خدیجه(س)، علی(ع)، جعفر بن ابی طالب(ع)، ابوطالب، حمزه سید الشهداء و ...

    ب- فرقه های فکری و اقلیت های دینی : مسیحیان، یهودیان، زردشتیان، پادشاهان حبشه، ایران، روم و ...

    پ- کفّار و دشمنان : ابولهب، ابوجهل، ابوسفیان و ...

 

  • 4- زاویه دید (دیدگاه) : زاویه دید این رمان تاریخی، از نوع «بیرونی» آن می باشد، یعنی دانای کلّ (عقل کلّ) به شیوه سوم شخص، قالب داستان، خصوصیات شخصیّت یا شخصیت ها و رویدادهای اتفاق افتاده در طیّ داستان را بیان می کند . در حقیقت؛ شخصیت های داستان را رهبری می کند و از نزدیک شاهد اعمال و افکار آنهاست و ازگذشته، حال و آینده آنها آگاه است، و از احساسات و اندیشه های نقش بسته در ذهنِ شخصیت ها باخبر می باشد .

  • 5- صحنه و زمینه : محمد(ص)، آخرین پیام آور خداوند، در دورانی می زیسته است که مردمان عهد جاهلیّت با آداب و رسوم عجیب و غریب –و در حقیقت عقب مانده- به صورت قبیله ای زندگی می کردند. شغل اکثرشان تجارت و دامداری بود، و مذهبشان نیز بُت پرستی . در صورتی که، ایرانِ ساسانی و رومِ ژوستینین {دو ابرقدرت بزرگ جهان} دارای محکم ترین و کامل ترین تشکیلات، چه نظامی و اقتصادی و سیاسی و ... بوده اند . آری ! محمد(ص) پایان بخش نبوّت در چنین دورانی می زیسته است .

  • 6- لحن : در سراسر داستان و فصول این کتاب، از انواع الحان و شیوه های بیان استفاده، و در جای خود بکار گرفته شده است، امّا عمدتاً گفت و گوها، ارتباط کلامی شضخصیت ها، و ساخت جمله ها و واژگان آن، با لحنی «جدّی» می باشد . این را هم باید اضافه کرد که؛ این جدّیتِ گفتار، درنهایت فصاحت و بلاغتِ همراه با تاثیر صورت کرفته است . برای مثال گفت و گوهای ردّ وبدل شده میان محمد(ص) و عرب بیابانگردف که در پایان به این جمله ختم می گردد : «گوش کن محمد(ص) ! من تنها نیستم و پشت سر من قوم و قبیله من هستند. همه به تو می گرویم و ایمان می آوریم» ...  .  مگر در این گفت و گوی ساده و صمیمی، که در آن سه کلمه مختصّ محمد(ص) چه بود، که آن عرب و هزاران تن مانند او –و از او فهمیده تر- به عبادت خدای یگانه و ترک عادات نکوهیده و دادن مال خود به فقرا کشاند ؟ آری ! این همان لحن است، که از آن سخن به میان آوردیم .

  • 7- فضا و جوّ : معمولاً فضا و جوّ در طیّ داستان به گونه ایست، که سخن گوینده موجب پند رنگی و عدم ملال در مخاطب گشته، و پیرنگ و موضوع و درونمایه را تحت الشّعاع خویش قرار داده است . در حقیقت؛ فضای حاکم بر داستان، در خور موضوع بوده، و نویسنده در سراسر داستان احساسِ برخاسته از بطنِ واژگان را به خوبی به مخاطب خود منتقل کرده است .

  • 8- زبان : زبان نویسنده آهنگین و کوبنده است . آرایه های ادبی کمتر مورد استفاده قرار گرفته است، و به نسبت گرایش «اطناب پسندانه» داشته است . مرحوم زین العابدین رهنما  بر خلاف قشر عمده ای از نویسندگان، با بکارگیری زبان روایت گونه، ثابت، محکم، و در عین حال شیوا و دلنشین، به پرداخت داستان دست یازیده است . نویسنده در جای جای اثر منثور خود، «دقّت» را مدّ نظر قرار داده، و بوسیله بازیِ زبانیِ هماهنگِ با روایت آشفتگی را از متن دور ساخته است .

  • 9- سبک : شیوه خاصّی است که نویسنده برای بیان مفاهیم خود در داستان کوتاه و رمان بکار می گیرد، به عبارت دیگر نویسنده آنچه را در داستان گفته است، چگونه بیان کرده است . زین العابدین رهنما، با بکار گرفتن نبوغ نویسندگی خود، و جای دادن الگوهای صحیح در ایجاد سبک همچون تجانسِ حروف و زبان مجازی و ... سعی در پی ریزی یک رمان تاریخی موفّق داشته است .

  • 10- تکنیک (METOD) : بکار بستن صحیح ابزار، یکی از عوامل موفقّیت نویسنده است . «پیامبر» یکی از معدود آثار منثور فارسی است که، با تطابق صحیح و کامل زمان شروع و پایان داستان، یکرنگی و عدم دوگانگی دیدگاه ها استفاده سرمشق بسیاری از اثار بزرگ ادبی بعد از خود شود. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۲۵
هادی دهقانیان نصرآبادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی