سرای نگارین

دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران، شاعر آیینی و مدرّس دانشگاه

سرای نگارین

دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران، شاعر آیینی و مدرّس دانشگاه

سرای نگارین

hadidehghanian4@gmail.com

اتَزْعَمُ انَّکَ جِرْمٌ‏ صَغْیِرٌ
وَفیْکَ انْطَوىَ الْعالَمُ الْاکْبَر

****

(ای انسان!)
آیا خود را
جرمی کوچک می‌پنداری؟
حال آن‌که
جهان بزرگ‌تری
در تو نهاده شده است.


*حضرت امیر(ع)*

آخرین نظرات

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

مجموعه سوالات تستی

برگزیده کنکور سراسری، سنجش و تالیفی (بخش اوّل)

لینک دانلود سوالات:

http://s9.picofile.com/file/8340426700/%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84_%D8%AA%D8%B3%D8%AA %DB%8C.pdf.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۷ ، ۱۶:۲۰
هادی دهقانیان نصرآبادی

معرّفی کتاب

«بر خاتم انبیا محمّد صلوات»

قلمی خواهم ساخت
از نی باغ بهشت
جوهر از شیشه ی ذات
کاغذ از صفحه ی دل
نور از شمع حیات
تا نویسم همه جا
بر محمد صلوات


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


بر خاتم انبیاء محمد صلوات نخستین کتاب هادی دهقانیان نصرآبادی است که به عنوان هدیه‌ جشن تکلیف خود به چهارده معصوم علیه السلام تقدیم کرده است. این کتاب شامل 570 رباعی و 30 منظومه  صلواتی در ستایش چهارده مصوم(ع) می باشد. پدید آور بیان می دارد تنها اسامی 98 شاعر شناسایی شده در پاورقی و فهرست پایان کتاب ذکر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۷ ، ۱۸:۳۵
هادی دهقانیان نصرآبادی

با احترام به مقام پدر

برگ سبزی ست...


با عشق می توان ز "پدر" یاد کرد و بس

از او که هست همنفس ما و هم، نفس

اسطورهء وفاو ادب،مهر و لطف، اوست

او کشتی نجات وهمه بحر خار و خس

هر چند "مادر"ست به هردو سرا عزیز

اما پدر محافظ جان است و هم عسس

دنیا برای سینه عاشق چه تنگ بود

پروازمان به بال"پدر" بود زین قفس

ای دل وجود ما چو نهالی است بارور

کآن را پدر نمود چنین غرس و هم هرس

مدهوشم از سروش که دوشم به گوش گفت

با عشق می توان ز پدر یاد کرد و بس.


8 فروردین

1397

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۷ ، ۱۷:۵۱
هادی دهقانیان نصرآبادی

بگو «حافظ»!

تنم از دیدنِ چَشمانِ آبت سخت می لرزد

نه چون کوهم، نه از سنگم؛ دلم از شعر نابت سخت می لرزد

من از اِنکار وزن و لفظ و نظمِ شعرِ تو هرگز نمی ترسم

سرم از خواندنِ رازِ درونِ آن کتابت سخت می لرزد

بگو «حافظ»! چگویم من؟ که از عشقت اثر گیرد

تو بیداریّ و این چَشمم ز خوابت سخت می لرزد

«اَلا یا اَیُّهاَ السّاقی اَدِر کَاساً وَ نَاوِلهَا»؛

بگردان باده را گویا؛ شرابت سخت می لرزد!

تو از اشعارِ نابت خواندی و با من غزل گفتی

که خوبان را تن از تیغِ عِتابت سخت می لرزد!

تمامِ عشق و عرفان از کلامت چون طلا گشته

ولی جانم از آن روحِ مُذابت سخت می لرزد

نگاهی از سَرِ لُطفت، به ابیاتِ تَرَم انداز

که شعر «رهرو» از حالِ خوابت سخت می لرزد.

 

هادی دهقانیان نصرآبادی

شنبه - 21/7/1397

تفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۷ ، ۱۷:۳۴
هادی دهقانیان نصرآبادی