سرای نگارین

دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران، شاعر آیینی و مدرّس دانشگاه

سرای نگارین

دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران، شاعر آیینی و مدرّس دانشگاه

سرای نگارین

hadidehghanian4@gmail.com

اتَزْعَمُ انَّکَ جِرْمٌ‏ صَغْیِرٌ
وَفیْکَ انْطَوىَ الْعالَمُ الْاکْبَر

****

(ای انسان!)
آیا خود را
جرمی کوچک می‌پنداری؟
حال آن‌که
جهان بزرگ‌تری
در تو نهاده شده است.


*حضرت امیر(ع)*

آخرین نظرات

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

نقیضه بر غزل خواجه حافظ؛ 

در باب «بنزین»:

الا یا ایها النازل؛ ادر کاسا و بنزینا

که شد آزادی سهمم؛ برایم عین ننگینا

به بوی نابت ای جانا؛ تمام خلق مدهوشند

فلک بسیار می گیرد برای خلق تنگینا

مرا در شهر خود هردم؛ چه امن عیش می ماند

که دائم می زند در گوش؛ خرج ماه زنگینا

ز خون لباده سنگین کن، گرت قصد قتال ماست

که شاعر بی خبر باشد؛ ز مستی های بنگینا

شب شیرین من با تو؛ چو روز تلخ می گردد

کجا دانند حال ما؛ زمین خواران سنگینا

همه کارم ز بیکاری؛ به شب کاری کشید آری؛

نهان کی گردد آن کاری؛ کزو سازند جنگینا

صعودی گرهمی خواهی؛ رها کن ریش ملت را

بخواهم راحت مردم؛ اگر گویی تو آمینا

مگر «رهرو»بدام آرد؛ چو «حافظ»زلف شعرش را

رها هرگز نخواهد کرد؛ این ابیات رنگینا.

هادی دهقانیان نصرآبادی

(رهرو یزدی-۱۸آذر۱۳۹۸)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۲۵
هادی دهقانیان نصرآبادی

تقدیم به قافله سالار کاروان عشق حضرت زینب کبری(س)

&&&&

زینب(س) که بود؟ زین پدر یا که فاطمه(س)؟

جاپای اوست، در همه جا مهر خاتمه

زینب(س)، علی(ع)ست یا که محمد(ص)؟ خدای من!

زینب(ع)، همان حسین(ع) مجدد؛ خدای من!

روزی که پای می نهد او در سرای عشق

از عرش و فرش می گذرد هوی و های عشق

بانو که نیست؛ مرد تمام است حضرتش

وان صورتش نشانه زهرا(س) و سیرتش

باب امامت است؛ و حریف عدوی حق

تفسیر آیه آیه «انفال» و هم «فلق»

او سوره مجسم قرآن احمدی است

یا مظهر مکارم خلق محمدی ست؟

او نائب پیمبر و زهرا(س)ی اطهر است

او مفخر علی(ع) و ملقب به «کوثر»ست

بویی فقط، ز چادر زهرایی اش بس است

هرکس یقین به این نکند نیز، ناکس است

&&&&

ای داعی ارادت و ای اهل «اهل بیت»

ای شاعری که دل بنهادی به شعر و بیت!!

توصیف قد و قامت این سرو مشکل است

پایی زدن به ساحت این سرو مشکل است

باید رهاکنی،  توقلم را و هم کتاب

تا «خطبه خوان» تو را بنماید دمی خطاب

&&&&

«رهرو»، به گرد حادثه هرگز نمی رسد

جانا کجاست غیرت قوم «بنی اسد»؟؟

هادی دهقانیان نصرآبادی

(رهرو یزدی)-۱۱ دی ماه ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۲۴
هادی دهقانیان نصرآبادی

سردار دل ها

«بمناسب شهادت سپهبد قاسم سلیمانی»

####

«سردار» اگر رفت؛ «یکی» هست بیاید

اما مگر این مادر میهن چو تو اینبار بزاید؟!

هرچند که جان در بدنت نیست، دلاور!

باید وطن زخمی من، سخت از قبل بپاید

ای «قاسم دل ها» و عزیز همه جان ها

بی عشق تو این زندگی و ننگ نشاید!

با دشمن خود باز بگویم، به شرافت:

کس را نبود جرات آن، مهر تو از ما برباید

آن پیکر خونین، که شده مایه فخرم؛

خورشیدنشان گشته اگر بی تن و بی سر بنماید

«رهرو» غزلت بوی دگرگونه گرفته است

اوضاع دگر گشته و شاعر غزلی نو بسراید.

###

هادی دهقانیان نصرآبادی

(رهرو یزدی)-۱۴ دی ۱۳۹۸

معلم ادبیات فارسی یزد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۲۳
هادی دهقانیان نصرآبادی

معرفی «رساله فی جواب السیّد ابی القاسم تفتی»

(از مجموعه رسائل مرحوم حاج محمد کریم خان کرمانی(از مشایخ شیخیه)

هادی دهقانیان نصرآبادی

یزد-کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی

دریافت
حجم: 1 مگابایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۲۲
هادی دهقانیان نصرآبادی

ای وطن!

###

ای وطن! «تنهاترین سردار» عشق!

ای تو ما را همچو مادر، یار عشق!

هردم از دوران تو را زخمی رسید

ای تو خونین پیکر افگار عشق!

در تمام دوره ها چشمت گریست

سینه ات مجروح هر آزار عشق!

«انتقام سخت» آرامت نمود

ای وطن! ای چشم دل بیدار عشق!

شاد باش و مهربان و پرطپش

ای تپنده قلب پراسرار عشق!

این هیاهوی های دشمن را ببین

ای همیشه زنده در اعصار عشق!

گر نگه کج کرد دشمن سوی تو

می خورد سیلی، ز آتشبار عشق!

میهنم هرگز نگردد طعمه چنگال ها

گر فروریزد بروی دشمنم آوار عشق!

«رهرو» این میهن نه مثل یوسف است

تا شود حراج در بازار عشق!

این وطن چون جان ما باارزش است

تا ابد این جان؛ بود بیمار عشق!

###

هادی دهقانیان نصرآبادی

(رهرو یزدی)-۲۱ دی ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۱۸
هادی دهقانیان نصرآبادی

«باغبان ادب»

تقدیم به ساحت حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی

*****

بنای شعر و ادب؛ از نوای فردوسی ست

حریم و حرمت شعر از لوای فردوسی ست

درخت جادوی شعر از حمیتش باقی ست

که باغبان ادب هم، خدای فردوسی ست

مگر نه اینکه، خداوندگار شعر هموست؟

که هرچه مانده ز ایران برای فردوسی ست

ادیب و سعدی و حافظ؛ نه برترین بودند

به هر کجا نگری جای پای فردوسی ست

کجاست سعدی و بستان و هم گلستانش؟!

که راه چاره عشقش، دوای فردوسی است 

همو که عمر عزیزش، بپای شعرش ریخت

و «شاه نامه» مثال از وفای فردوسی ست

خداست شاهد جهد عظیم فردوسی

که دیده روشن از آن خاکپای فردوسی ست

اگر چو «رهرو» از این شور عشق سرمستی

بخوان غزل که غزل هم فدای فردوسی ست‌.

هادی دهقانیان نصرآبادی

(رهرو یزدی)-۹۸/۱۱/۱

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۱۷
هادی دهقانیان نصرآبادی

تقدیم به سلطان دل ها، امام علی بن موسی الرضا(ع)

هوهوی باد می بردم تا مناره ات

می بینم آن بلندی شمس العماره ات

همچون کبوتری که پناهش تو بوده ای

پرمی زنم دوباره بسوی نقاره ات

گل می کند وجود من از بوی زائران

قربان آن حریم و شمیم بهاره ات !

دور تو را گرفته یکی، نه، چهار باب

آری؛ به چشم می خورد آن «چارپاره»ات

در هر رواق، آینه ها حرف می زنند؛

آقا ! چگونه درک کنم استعاره ات؟!

اینجا فقط برای گدایی نشسته ام

اذن دخول می طلبم، یا اشاره ات

ای ضامن تمام غزالان تیزپا !

بنگر به حال ما و نبین استخاره ات !

ای هشتمین ستاره هفت آسمان عشق !

من را ببر بسوی خودت، با شراره ات .

هادی دهقانیان نصرآبادی

(رهرو یزدی)-۵ بهمن ۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۱۵
هادی دهقانیان نصرآبادی

هادی دهقانیان نصرآبادی

(کارشناسی ارشد ادبیات فارسی-معلم)

&&&

۱-حکایت فردوسی و «فرزند ناخلف» !!

قاسم بن حسن طوسی(۳۵۷ق-۳۹۴ق)، فرزند ارشد حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی(۳۲۹ق-۴۱۶ق) در سال ۳۵۶ یا ۳۵۷ بدنیا آمد. آنچنان که خود فردوسی در ابیات آغازین داستان «بهرام چوبین با خاقان چین» سروده است؛ چندان خاطره خوبی از این جوان ۳۷ ساله نداشته است:

همی بود همواره با من درشت

برآشفت و یکباره بنمود پشت

برفت و غم و رنجش ایدر بماند

دل و دیده من به خون درنشاند

او در ادامه به ملامت پسرش می پردازد، و به گرایش فرزندش به دوستانی نه درخور اشاره می کند. در اینجا زبان حکیم گاه آرام و غمگین است، و گاه برنده و سرزنشگر جلوه می کند:

ز بدها تو بودی مرا دستگیر

چرا چاره جستی ز همراه پیر؟!

مگر همرهان جوان یافتی

که از پیش من تیز بشتافتی؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۱۴
هادی دهقانیان نصرآبادی