شناخت اثری از «عارفِ اردبیلی»
فرهاد نامه
عارف اردبیلی از شعرای بنام قرن هشتم و معاصر سلطان اویس جلایری میباشد[1] .عارف شاعری سنی مذهب است که در سال 711 هجری در اردبیل چشم به جهان گشود و منظومه خود فرهاد نامه را در سال 771 هجری در 4339 بیت سرود. شاعر درباره مأخذ روایت خود چنین می گوید که هنگامی که از شهر خود اردبیل به خواهش کاوس شاه شروان برای تربیت فرزند او بدان جا رفته بود، در نزد یکی از نوادگان فرهاد که کار او سنگتراشی بوده، کتاب میبیند دربارۀ افسانۀ فرهاد که با روایت نظامی در خسرو و شیرین تفاوت کلی داشت است. شاعر افسانه را میپسندد و آن را به نظم میکشد و نام آن را فرهاد نامه مینهد.
در این گفتن چه جاری گشت خامه |
نهادم نام آن فرهاد نامه |
"
فرهادنامه" در وزن خسرو و شیرین نظامی گنجوی (مفاعیلن مفاعلین فعولن «هزج مسدس محذوف») میباشد. به دعوت شروانشاه کیکاوس بن کیقباد (۷۷۴ -۷۴۵ ق)، به شروان رفت و آموزگار پسر وی شد. عارف در آنجا شروع به سرودن مثنوی «فرهادنامه» در وزن خسرو و شیرین نظامی کرد و تا سال ۷۷۱ ق آن را به پایان رسانید.
فرهاد نامه، اثری گمنام امّا نفیس
پس از نظامی، در میان منظومههای عشقی تنها فرهاد نامه اثر عارف اردبیلی،از بابت یک سویگی در مناسبات عشقی و جنسی و نقش تزینین زن مستثنی ست،که بعد از نظامی گنجه ای، بصورت گسترده ای رواج پیدا کرد . از آ ن جا که این منظومه شهرتی ندارد، ما نخست آن را معرفی میکنیم. فرهاد نامه دارای دو بخش است. بخش نخستین شرح دل باختن فرهاد شاهزادة چینی به دختری ترسا به نام گلستان است. سرانجام پس آن که فرهاد از بت پرستی به دین ترسایان میگرود، با گلستان ازدواج میکند. بخش دوم شرح عشق بازی های فرهاد و شیرین است پس از مرگ گلستان. در این بخش، شیرین، دیگر آن زن عفیف و با وفایی که نظامی ساخته است نیست، بلکه زنی شهوت پرست می باشد که به خسرو خیانت میکند و پنهانی با فرهاد به عشقبازی میپردازد. شاعر با آن که به استادی نظامی در سخنوری ایمان دارد، ولی چند بار بر او ایراد میگیرد که از شیرین و فرهاد و خسرو چیز دیگری از آنچه بوده اند ساخته است. با توجه به جزئیات داستان چنین بر نمیآید که شاعر روایت را از خود ساخته باشد به ویژه بت پرست بودن فرهاد و سپس در آمدن او به دین ترسایان و نه به دین اسلام، و سخن گفتن از دیر و راهب و دیرنشینی گلستان و ... ، نشان میدهند که شاعر همان گونه که خود گفته است، داستان را از یک روایت نگارش یافته گرفته است .
همچنین در این نظر او که منش پیکرههای داستان خسرو و شیرین نظامی و بسیاری از رویدادهای داستان ساخته خود نظامی (برخی از روی الگوی ویس ورامین) هستند نیز درست است، چه خود نظامی نیز بدین شیوة کار خود بارها اشاره کرده است ، همچنین از روایت شاهنامه چنین بر میآید که شیرین پیش از آ ن که زن خسرو گردد، آوازة خوبی نداشت. به عقیدة عارف اردبیلی، در خسرو و شیرین نظامی، خسرو و فرهاد بیشتر زن اند تا مرد، و شیرین او بیشتر مرد است تا زن. عارف بر خسرو نظامی ایراد میگیرد که این چه مردیست ، که بجای«چستی» کردن «سستی» میکند. ولی حقیقت کار این بوده که چون کاری از دست خسرو ساخته نبوده. فرهاد به جای او تلافی کرده است:
چو شیرین گوهری بس قیمتی بود |
|
کس دستی نیارستی بدو سود |
این شاعر اردبیلی چنان زن شیفته و زن باز است که حتی یک بار هوس میکند که به یکی از زنان داستان خود تجاوز کند. داستان از این قرار است که هنگامی که زنی به نام مهین بانو، فرهاد و گلستان را در شب زفاف دست به دست میدهد و خود شبستان را ترک میکند، شاعر در چهرة مهین بانو آرزوی دل او را میخواند و هوس میکند که ای کاش آن جا بود و بدو حمله ور میشد:
|
|
پیداست که از شاعر تا این اندازه گرفتار تن شیفتگی (erotomanie) با چنان نظری سخیف دربارة زن و عقیده ای سبک دربارة داستان عاشقانه که لطف آن را صرفاً در شرح عمل جنسی میبیند، نه داستانی همتا و هم ارز خسرو و شیرین بر میآید و نه داستانی هم سنگ «ویس و رامین» ساخته است، اما دست کم از او انتظار میرفت که در داستان خود توصیفهای تن کامگی هنرمندانه ای بیافریند.
در بخش دوم داستان نیز در توصیف نخستین همخوابگی فرهاد و شیرین دوشیزه، سخن او خشن است. اتفاقاً خود شاعر نیز در این جا به درشتی سخن خود اشاره کرده است، ولی اردبیلی بودن خود را بهانه ساخته است و در ضمن آن باز به «نظامی» گوشه وکنایه میزند. در ویس ورامین علّت خیانت ویس به شوهر، بی مهری و در بطن آن عشق به معشوق است ولی در «فرهاد نامه» علت خیانت شیرین به شوهر، صرفاً بخاطر تن کامه جویی و لذت جویی جنسی اوست، از همین سو، موضوع خیانت به شوهر در «فرهاد نامه عارف اردبیلی» به «ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی» نزدیکتر میکند، همچنین «خسرو» در فرهاد نامه بییشتر به «موبد» در ویس ورامین میماند، {به ویژه از این نظر که هر دو عنین (ناتوانی در جماع کردن) هستند}، و باز هم چنین «فرهاد» در فرهاد نامه به «رامین» در منظومه فخرالدین گرگانی نزدیکتر است، تا به «فرهاد» در خسرو و شیرین که بی آزاری او موجب گریختنِ وی به کوه شده است .
بدین ترتیب پیکرههای اصلی فرهاد نامة عارف در مجموع بیشتر به پیکرههای اصلی داستان ویس ورامین نزدیکتر اند تا به پیکرههای اصلی و متقابل خود در خسرو و شیرین نظامی. بنابراین اگر فرهاد نامه عارف اردبیلی به اصلی کهتر از داستان خسرو و شیرین نظامی بر گردد، آن اصل به ویس ورامین نزدیکتر بوده است و این نکته در شناخت داستانهای عشقی ادبیات پهلوی بی اهمیت نیست.
منابع :
1- فرهاد نامه عارف اردبیلی- به تصحیح دکتر عبدالرّضا آذر- انتشارات بنیاد فرهنگ ایران- 1355
2- تن کامه سرایی در ادب فارسی- دکتر جلال خالقی مطلق- گنجینه پژوهشی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی
3- لغتنامه دهخدا- ر.ج.ب «الذریعه الی تصانیف الشیعه»- علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی- محمدرضا حکیمی، فرهنگ اسلامی، 1378