شعر زیبای عربی با ترجمه
لا تَساَل!
لا تسأل ما هی أخباری
لا شیءَ مهم إلا أنت
فإنک أحلى اخباری
لا شیء مهم إلا أنت
وکنوزُ الدنیا من بعدِک
ذرّات غُبارِ
لا تسأل ما هی أخباری
أنا منذ عرفتک لا أتذکر
حلمَ الفجر ووجهَ الورد ولونَ الأشجار
لا أتذکر صوتَ البحر وعزفَ الموجِ وشدوّ الأمطار
یا قدراً یسکنُ روحَ الروحِ ویرسمُ شکلَ الوقتِ
ویغزلُ بالحبِ نهاری
لا تسأل ما هی اخباری
وکنوزُ الدنیا من بعدک
ذرّات غُبارِ
——————————————
از من نپرس «چه خبر؟»
جز تو چیزی مهم نیست
چون تو شیرین ترین خبرم هستی
و گنجینه های دنیا بعد از تو
ذرات غبارند
از وقتی تو را شناختم
رؤیای سپیده دم و سیمای گل و رنگ درختان را به یاد ندارم
صدای دریا و نوای موج و آوای باران را به یاد ندارم
ای تقدیری که در روحِ روح خانه کرده ای
و شکل زمان را ترسیم می کنی
و روزم را با تار و پود عشق می بافی
از من نپرس که «چه خبر؟»
شعر: سعاد الصباح
ترجمه: نرگس قندیل زاده