به مناسبت میلاد سراسر سرور ثامنالائمه حضرت علیبن موسیالرضا(ع)
«محض رضا»
باران مهر نم نم، آری؛ ز آسمان ریخت
انگار موجی از عشق بر ساحل زمان ریخت
زیباترین ستاره، در کهکشان احساس
یکباره دم گرفت و با شور بیامان ریخت
چشمان بیقرارم در انتظار نوریست
از گنبد طلایی، رنگینکمان جان ریخت
از رنج دوری تو، چشمان من سفید است
چون «ماه مهربانی» در چاه یوسفان ریخت
محض رضای خود هم، راضی به آمدن شو
شام سیاه آخر در صبح بیکران ریخت
روزی رسد که این دل، در صحن تو بچرخد
مثل کبوتری که، گندم در آستان ریخت
وصف ضریح خوبت، مثل خودت چه سخت است!
در محضرت چرا باز، این لکنت زبان ریخت؟!
در بهترین مکان است، آرامگاه لطفت
این «پادشاه مشهد» طرحی ز آشیان ریخت
گفتم که تحفهای نیز، از دست او بگیرم
مشتی ز گُل دوباره بر قلب زائران ریخت
هادی دهقانیان نصرآبادیـ معلم ادبیات فارسی
لینک در روزنامه:http://www.ettelaat.com/etiran/?p=379872