انتشار مرثیه در یادنامه مرحوم دکتر داریوش شایگان (بخارا)
در سوگ متفکر انسان، داریوش شایگان
/ هادی دهقانیان نصرآبادی
دیگر مگو سخن تو ز احوال "شایگان"
زیرا؛ گسست رشته امیال "شایگان"
رنگ شکوفه ها، به سیاهی بدل شده است
اینبار؛ می خورد رقم سال "شایگان"
2 فروردین 1396
***
"اولین روزهای فصل بهار
در دلم بود؛
موجی از ماتم
نگرانی؛ به سفره "نوروز"
با گلی "سرخ" آمده بود
هشتمین"سین" خوان ما انگار
به غباری، گرفته بود؛
آری؛
به "سیاهی" و "ماتم" و "زاری".
****
مردی از نسل "فلسفه"؛ "عرفان"
شاعری با تفکرات عمیق
آشنا با "زبان مهر" و "هنر"
خواب، او را ربوده بود، اینبار.
****
چون اسیری
به چنگ غم افتاد؛
"داغ انسان" به قلب او
بنشست.
****
شمع جانش
ز شعله ای آتش
روی تخت چهار(4)*
بالا رفت.
****
آه!
ای مردمان "شهر غریب"!
این شما: زندگی، سکوت فلک
تا کجا زندگی، دگر کافی ست
وقت رفتن چه زود می آید
وقت رفتن بسوی شهر "حبیب".
****
گرچه از "اصل" خود همه دوریم؛
با نوای دف و صدای صدف
سوی دریای بی کران؛ آخر،
ما سرانجام، ره سپارانیم.
هادی دهقانیان نصرآبادی
(رهرو)-2 فروردین 1397
*. تخت چهار(4)، بیمارستان فیروزگر؛ محل عروج آسمانی استاد.
****