بار عشق
پنجشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۳۵ ب.ظ
بار عشق
شمعم، ز داغ در پی یاری چکیده ام
سروم؛ ولی، به باغ کِناری خمیده ام
چون تیشه ای، به سینه کوهی نشسته ام
بر شاخ نُونَوارِ کُناری خزیده ام
از سوز خویش، بوی زمستان گرفته ام
هرچند؛ پیش ازین ز بهاری رمیده ام
چشم انتظار مانده ام، اما؛ برای هیچ
من قصه های گریه و، زاری شنیده ام
گفتی: که بار عشق برایم کشیده ای؟!
اینبار هم به شوق تو، آری؛ کشیده ام.
شامگاه 10 اسفند 1396
هادی دهقانیان نصرآبادی(رهرو)
۹۷/۰۸/۱۰