گفت و شنود دو موجود!!
دوشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۷، ۰۵:۱۴ ب.ظ
گفت و گو
نشسته گوشه دریا؛ ستاره ای جاندار
به گفتگوی صدف می نشیند او هربار
چو لب به خنده گشاید ز شوق وصلِ عزیز
به خنده های ظریفش صدف شود بیمار
از آن زمان که بلرزید؛ سینه عاشق
فِسُرد ریشه جُور و شکشت شاخه آزار
حکایت از صدفی بود: "واله و شیدا"
که کوه عشق ستاره؛ بر او شده آوار
به قلب صاف صدف هم شکایتی باشد
که بوده هرشب و صُبحی به مهر او درکار
ستاره از درِ لُطفش؛ کند پرستاری
برای یار قدیمش؛ چو چشم شب بیدار.
٢٢ / بهمن / ١٣٩٦
۹۷/۰۹/۰۵